از عبور نوزاد از زیر فیل تا تیغ تیز بر حلقوم گوسفند

دیشب و از طریق سایت روزنامه بریتانیایی تایم مطلع شدم که یکی از رسوم و باورهای سنتی و البته مورد احترام مردم کشور سری لانکا، اینه که نوزادان تازه به دنیا اومده شون رو برای تبرک و دفع بلا، از زیر فیل عبور میدن!

تبرک با کمک فیل

برای مایی که در اتمسفر فرهنگی کاملن بیگانه و متفاوتی پرورش یافته ایم، پذیرفتن این باور که با عبور دادن یک نوزاد از زیر یک فیل، ما میتونیم تاثیری واقعی به روی سلامتی و زندگی اون داشته باشیم، البته چیزی نیست که حتا جایی برای یک بحث علمی و منطقی داشته باشه، چه رسد به اینکه دربست مورد قبول واقع بشه. اما چیزی که هست، اینه که آیا مردم سری لانکا هم به این داستان همینطور مینگرند؟ آیا برای غالب مردم اون کشور این قضیه اینقدر بدیهی نیست که حتا لزومی به فکر کردن درباره اش رو حس نکنند؟

گوسفند قربانی

و از اون مهمتر، برای اندک روشن فکران سری لانکایی، آیا این داستان اینقدر از کودکی و توسط خانواده و دوستان و جامعه تکرار و باز هم تکرار نشده که حتا اگر دلیل منطقی برای اون نداشته باشند (و یا از اون هم بالاتر، دلایلی برای رد اون هم داشته باشند) باز هم در نهانگاه دلشون اون باور رو پذیرا باشند؟
چقدر ما انسانهای ضعیفیم. چقدر ما انسانها به هم شبیه هستیم. چقدر ما انسانها …؛ هیچ دقت کرده اید ؟

پی نوشت- آیا شما هم جزو کسانی هستید که باور دارند کشتن گوسفند (ریختن خون) جلوی پای کسی که تازه از سفر دوری رسیده یا موفق به کار بزرگی شده باعث میشه از اون آدم دفع بلا بشه؟

منبع عکس دوم: اینجا

The URI to TrackBack this entry is: https://aaryoo.wordpress.com/2008/03/19/superstitions/trackback/

RSS feed for comments on this post.

12 دیدگاهبیان دیدگاه

  1. بسیار جذاب بود تتیترت و من با یک رسم دیگه در اسیای جنوب شرقی اشنا شدم .

    ممنون از تحقیقت . بای

    خواهش میکنم رفیق . خوشحالم که مورد پسند شما واقع شد .
    ارادتمندیم :)

  2. این همیشه بحث بوده بین من و دیگران! چون اگر فلسفه قربانی کردن، سیر کردن گرسنه هستش، میشه هزینه را نقدا به فقیر داد. اما متاسفانه باور این هستش که باید خون ریخته شود!
    دوستان ماشین نو میخرند خون میکنند از روی خون عبور میکنند و به پلاک و ماشین هم خون قربانی را میمالند…
    جالب اینجاست که با توجه به نجس بودن خون در اسلام بعید است این برگرفته از رسوم اسلامی باشه!
    در ضمن قربانی از قدیم در فرهنگهای مختلف بوده! حتی شیطان پرستان برای رضایت شیطان قربانی میکنند…
    اما من به شخصه معتقدم این خرافه است و چنان دیگر مسائل خرافی ریشه در فکر و فرهنگ دوانده…

    سال نو و نوروز بر شما شادباد

    موافقم فضول باشی عزیز . این خرده فرهنگ قربانی کردن بنا به این استدلال شما نمیتونه ریشه اسلامی هم داشته باشه . باید کارشناسان اسلامی نظر بدهند .ممنون برای کامنت خوبت رفیق :)
    ارادت

  3. طبق روایت های دینی، قربانی کردن اساساً سنتی دینی است که تاریخچه آن به زمان هابیل و قابیل باز می گردد، که یکی گندم می آورد و دیگری گوسفندی؛ و قرار بر آن بود که آتش آسمان هر قربانی را که سوزاند، همان قبول باشد، و شد آنچه شد. داستان ابراهیم و قربانی اش نیز که مشهور است.

    به گمانم، آنچه قربانی کردن علنی را به سنت تبدیل ساخته، فارغ از اینکه این سنت در دل دین ریشه داشته باشد یا نه، وجه تبلیغی آن است؛ و تفاوت قربانی کردن با پول دادن در همین تبلیغ این سنت است.

    در ضمن، حتی اگر سنتی فی نفسه مبنایی مستدل و معقول داشته باشد، لازم نیست که برای تک تک ویژگیهای فرمی آن به دنبال دلیل باشیم. شاید این ویژگیهای فرمی ناشی از سمبلهای تاریخی باشند… مانند آب پاشیدن پشت سر مسافر.

    و در صورتی که این سنتها ضرر عینی نداشته باشند، دلیلی برای نقد آنها وجود ندارد؛ چه آنکه در مثبت بودن وجود سنتهای سمبلیک صحبت بسیار شده است.

    در ضمن، شاید کسی از همان سریلانکایی ها دلیل این سنت فیل و بچه را بداند… من که کسی را سراغ ندارم!

    در هر حال، جالب بود. موفق باشید.

    و به نظر شما سنت قربان کردن فی نفسه مبنایی معقول و منطقی دارد ؟
    آیا این عمل آزار دهنده و خشونت بار نیست ؟ آیا تبعات زیادی در زمنیه آلوده کردن محیط زیست ما ندارد ؟
    به هر حال سپاس از کامنت شما دوست عزیز :)
    ارادت


  4. هر روزتان نوروز
    نوروزتان پیروز
    :D

    سلام بر آی تی شاک عزیز
    سال نو ی شما هم مبارک و فرخنده باد دوست من :)

  5. «و به نظر شما سنت قربان کردن فی نفسه مبنایی معقول و منطقی دارد ؟ آیا این عمل آزار دهنده و خشونت بار نیست ؟ آیا تبعات زیادی در زمنیه آلوده کردن محیط زیست ما ندارد ؟»

    بستگی دارد با چه مبنایی به قضیه نگاه کنیم؛ مثلا نگاه شما از دید یک گیاهخوار (به مفهوم همان وجترین خودمان، قصد ارزشگذاری ندارم) کاملا صحیح است؛ اما بحث مفصلی است که آیا واقعا کشتن حیوانات برای خوردنشان درست است یا خیر؛ که البته این بحثها هیچ کدام از طرفین ماجرا را قانع نکرده است. شما هم می توانید از جمله همان گیاهخواران باشید و بگویید که کشتن حیوانات اساسا صحیح نیست؛ و البته من هم به جز شروع کردن بحثهای مفصل و معمولا بیفایده راه دیگری برای حل این مسئله نمی بینم.

    به هر حال، اصل قربانی کردن برای کمک کردن به همنوعان فقیرتر است؛ و البته مردمان این دوران، علی رغم همه جنگها و جدلهایی که می بینیم، بسیار دلرحمتر از گذشتگان شده اند و قابل درک است که چرا تعداد روزافزونی از آنها این کار را نمی پسندند.

    بحث محیط زیستی هم سر جای خودش صحیح است… اما گمان نمی کنم برای مردمان چند صد یا چند هزار سال پیش، که این سنتها را بنا نهاده اند، مورد حادی محسوب می شده باشد. این مسئله مربوط به امروز است، و جدی هم هست.

    نوروز مبارک

    1- سلام . نوروز بر شما نیز مبارک :)
    2- من وجترین نیستم . اما با کشتن حیوانات در ملا عام به شدت مخالفم . به نظر من باعث ترویج خشونت میشود . جای کشتن حیوانات در مکانهای مخصوص و توسط قصاب در محیطی دور از انظار است
    3- فعلن که میبینیم قربانی کردن ها کمترین عایدی را برای فقرا دارد و همیشه بین دارا ها تقسیم میشود
    4-همچنان معتقدم خون و ضایعاتی که پس از کشتن هر گوسفند در زمین و در خیابان ها میریزد بستری است برای رشد بسیاری از بیماری ها و آلوده کننده جدی محیط
    از کامنت های بسیار عالی شما ممنونم
    پاینده باشید و شادکام
    ارادتمند
    آریوبرزن

  6. راستی، امروز دیدم در یک سایت دیگر هم که مطلب می نویسم، یک نفر در مورد سنتها مطلب نوشته است. در وبلاگم کامنتی راجع به آن مطلب و مطلب شما گذاشتم، و لینک هم داده ام؛ موفق باشید.

    جالب بوو محمد جان . تصادف جالبی ه :)
    ارادتمندیم

  7. دوست عزیز شما که توی پست بعدیت کلی از نقض کپی‌رایت صحبت کردی٬ بهتر نبود به منبع عکس دومی که اینجا استفاده کردی (فوتوبلاگه مهدی محسنی) لینک می‌دادی؟!

    اگر عکس اریجینال مهدی محسنی بود حتمن اینکار رو میکردم اما این عکس همونطور که زیرش امضا داره ( نگاتیو ) مشخصه که مال سایت یا وبلگ دیگری است که آقای محسنی هم اون رو استفاده کرده اند با این تفوت که ایشون عکس رو در وبلاگ خودشون آپ کرده اند اما من مستقیمن به وبلاگ ابشون لینک کرده ام.
    ممنون از نوجهتون:)

  8. عزیزم٬ «نگاتیو» اسم فوتوبلاگه مهدی محسنیه!

    اینم لینکش:
    http://jomhouriyat.com/photo

    ممنون . نمیدونستم . به هر حال چون اسم وبلاگ توی عکس مشخصه گمون نمیکنم نقض کپی رایت رخ داده باشه اما با اینهمه اگه شما معتقدیدن اینطوره بفرمایید ( و یا به خود آقی محسنی ایمیل بزنید ) تا من عکس رو در اسرع وقت حذف کنم . با سپاس از پی گیزی تون .
    ارادتمند
    آریو برزن

  9. نیازی به حذف عکس نیست٬ کافیه برای رعایت کپی‌رایت لینک به منبع بدین٬ اینکه روی عکس لوگو هست دلیل بر رعایت کپی‌رایت از جانب شما نمی‌شه.

    خوشحال میشم در این باره به صاحب عکس ایمیل بزنید تا نظر ایشون رو بدونم چون اینطور که من برداشت کرده ام رابطه نزدیکی دارید . تردید نکنید که نظر صاحب اثر به هر شکل ممکن تویط این وبلاگ جلب خواهد شد .شاد باشید .

  10. نه٬ رابطه‌ی خیلی نزدیکی نداریم٬ از این جهت هم پیگیر این بحث هستم که شما خودتون یه پست کامل در مورد کپی‌رایت صحبت کردین٬ اما خودتون اونو رعایت نمی‌کنین.

    به‌نظر من کپی‌رایت با یه لینک دادن ساده حل می‌شه٬ من واقعن پافشاری بعضی وبلاگ‌نویس‌ها رو در لینک ندادن به دیگران درک نمی‌کنم! می‌شه بگین پیش خودتون چی فکر می‌کنین؟ واقعن خیلی علاقه دارم اینو بدونم.

    مثلن اگه روی همون عکس لینک بدین به منبع چه مشکلی واسه شما ایجاد می‌شه؟ بازدیدکننده‌تون میاد پایین؟ ملت می‌فهمن خودتون عکس رو نگرفتین؟ دلیلتون چیه واقعن؟

    lol
    ببخشید اما خنده ام کرفت از این استدلال شما و نحوه قضاوتتون در مورد خودم. من در تمام وبلاگهام حق مولف رو رعایت کرده ام و بعد از این هم خواهم کرد . در این مورد هم معتقدم که ذکر نام وبلاگ صاحب عکس روی عکس و اینکه عکس مستقیمن به همون وبلاگه و همین که کسی روش کلیک کنه از طریق یو آر ال متوجه میشه که آدرس این عکس مال کدوم وبلاگ یا سایته کفایت میکنه . ا
    اما اینکه شما به خاطر اینکه نظرتون با من متفاوته و اصرار دارید که حرف شما درسته و من به این دلیل که با شما هم عقیده نیستم پس ناقض کپی رایت هستم از اون دست استدلال هایی ه که فقط توی بعضی دادگاههای خاص میشه نمونه اس رو دید .
    با این همه و با وجود قضاوت نا عادلانه شما در مورد خودم ، باز هم ازتون خواهش میکنم که با یک کامنت یا ایمیل آقای محسنی رو از این ماجرا مطلع کنید تا اگر ایشون هم نظر شما هستند نظرشون رو به عنوان صاحب اثر سریعن جلب کنم .
    شاد باشید :)

  11. ببین برادره من٬ کاربر عادی که نمی‌دونه یو آر ال چیه! یا اینکه چون لوگوی صاحب عکس روی اون هست٬ پس همه می‌فهمن عکاسش کیه٬ شما خودت هم نمی‌دونستی عکاس این عکس مهدی محسنیه٬ فکر می‌کردی از جای دیگه اینو برداشته!

    در کل بیخیال٬ حرف من روی همین یه مورد نبود٬ کللن داشتم بحث می‌کردم.

    من البته همچنان معتقدم که با وجود اشاره به نام سایت منبع روی عکس ( نگاتیو ) و همچنین لینک به یو آر ال اصلی ( جمهور ) نقض کپی رایتی صورت نگرفته و یه عکس ساده و کوچیک با رزولوشن بسیار پایین و با امضای حذف نشده ی روی عکس ، ازومی برای اشاره به نام منبع به صورت جداکانه ایجاد نمیکنه . اما برای اینکه شما هم خیالت راحت بشه و دلت آروم بگیره :) منبعش رو اضافه کردم به متن . امیدورام نا رو از لیست سیاه ناقضان تحت تعقیب کپی رایت خارج کنی :) شاد باشی عزیز

  12. از قرباني كردن حيوانات متنفرم و هر بار كه به طور اتفاقي مي بينم يا مي شنوم كه كسي گوسفندي يا … را قرباني كرده واقعا از انسان بودن خودم شرمنده مي شوم . آخر قساوت و خشونت تا چه حد ؟ خرافات تا چه اندازه ؟ واقعا ما انسان هاي قرن 21 ام هستيم ؟!
    حيوانات بدبخت چه گناهي كرده اند كه به خاطرعقايد خرافي ما آن چنان بي رحمانه سلاخي شوند ؟
    واقعا شماها كه مثلا در مراسم عروسي و زماني كه همه شاد هستند گوسفندي را كه آن چنان مظلومانه در خون دست و پا مي زند را مي بينيد هيچ احساس ترحمي بهتان دست نميدهد ؟

    حرف دل ما رو زدی عزیز :)


بیان دیدگاه