پرندگان رقص را می‌فهمند!

آیا تابه حال بر این باور بوده اید که درک هنر رقصیدن و توانایی آن تنها از عهده ی آدمی برمی آید؟! راستش را بخواهید این حس تکبر و خودبزرگ بینی انسانی همیشه مورد نکوهش من بوده است. ما انسانها از آن رو که شناختی از آنچه درون مغز سایر موجودات میگذرد نداریم، آنها را فاقد بسیاری از خصوصیات و ویژگی ها دانسته ایم و اینقدر این باور خودساخته را تکرار کرده ایم که خود نیز باور کرده ایم که چنین است و جز این نیز نمیتواند باشد!
بخش خبری نشنال جیگرفیک امروز ویدئویی تماشایی از یک طوطی هنرمند موسوم به گلوله برفی را منتشر کرده است که به طرز حیرت انگیزی قادر به درک ضرب آهنگ بوده و خود را با آن هماهنگ میکند و در واکنش به آن اندام خود را به حرکت وامیدارد (در یک کلام میرقصد!)
اگر باور ندارید که چنین چیزی میسر است، این ویدئوی جالب و تماشایی را از دست ندهید. نکته جالب آنکه، ضرب آهنگ موسیقی -*BPM- در این آزمون تغییر داده میشود، اما گلوله برفی، هوشمندانه آنرا دریافته و خود را با سرعت (تمپو) تازه هماهنگ میسازد.

گفتنی است این کشف جالب ناشی از مطالعات پروفسور «آنیرود پاتل» و همکارانشان از موسسه عصب شناسی دانشگاه سن دیه گو در ایالات متحده آمریکا بر روی «گلوله برفی» این طوطی هنرمند بوده است. آقای پاتل در این باره میگوید: «ما جدن در برابر سطح توانایی گلوله برفی در سرعت تطابق و هماهنگی با تغییر ضرب آهنگ موسیقی شگفت زده ایم!»

آیا تنها پرندگان سخنگو قادر به رقصیدن اند؟

این نخستین تئوری بود که به ذهن پژوهشگران علاقمند به این موضوع خطور کرد. خانم «آدِنا شاخنر» از دانشگاه هارواد چنین تحلیل کرد که بخشی در مغز که به توانایی سخن گفتن اختصاص دارد (و در انسان و برخی پرندگان همچون طوطی فعال است) احتمالن سبب شده است که این پرندگان قادر به درک رقص و انجام آن باشند.
از همین رو این پژوهشگر به سراغ سایت اشتراک گذاری رایگان ویدئو موسوم به یوتیوب رفت. شاخنر و تیمش هزاران ویدئو را از پرندگانی که قادر به رقصیدن بودند در یوتیوب بررسیدند. نتیجه شگفت آور بود.
خانم شاخنر در این باره چنین توضیح میدهد: «در میان سدها گونه پرنده که قادر به رقصیدن بودند، تنها آنهایی قادر به درک تغییر ضرب آهنگ بودند که قادر به تقلید صدا هستند!»
ویدئویی دیگر از توانایی یک پرنده در درک ضرب آهنگ موسیقی و پاسخ به آن را تماشا بفرمایید:

* BPM- bits per minute

پ.ن- برای دوستداران گلوله برفی حتمن جالب خواهد بود که بدانند موسیقی مورد علاقه او چیست! شاید کمی از مد افتاده به نظر برسد اما به هرحال گروه راک بریتانیایی Queen و گروه آمریکایی Backstreet Boys موسیقی های مورد علاقه ی گلوله برفی است!

رستاخیـز عنکبوتی!

آیا امکان بازگشت به زندگی پس از مرگ وجود دارد؟! بی تردید این یکی از آرزوهای بزرگ بشر از ژرفنای تاریخ تا کنون بوده است. طبیعی است که پاسخ این پرسش تاکنون منفی بوده است.
به تازگی اما پژوهشگران دانشگاهی در کشور فرانسه، به طور کاملن اتفاقی با پدیده ی مشابهی مواجه شده اند که آنان را در حیرت فروبرده است.
بخش خبری بنیاد نشنال جیگرفیک گزارش میدهد که گروهی از پژوهشگران دانشگاه «رن» در کشور فرانسه که مشغول آزمایش بر روی عنکبوت ها بودند متوجه شدند که گونه خاصی از این جانور به طرز عجیبی پس از مرگ دوباره به زندگی بازمیگردد.
این دانشمندان برای انجام یک کار پژوهشی بر روی عنکبوت ها، 360 عدد عنکبوت ماده از سه گونه ی مختلف را گرد آورده بودند تا میزان تاب آوری این سه گونه را در برابر غرق شدن زیر آب بسنجند.
این مجموعه متشکل از سه نوع از گونه عنکبوت گرگی، دو نوع از گونه عنکبوت نمکزار و یک نوع نیز گونه عنکبوت گرگی جنگلی بودند.
پژوهشگران این عنکبوت ها را برای مدت طولانی در ظرف آب شور بدون امکان دسترسی به سطح قرار دادند و تنها هر دو ساعت، به کمک یک برس به آنها ضربه خفیفی وارد آوردند تا از واکنش آنها اطلاع حاصل نمایند.
همانگونه که انتظار میرفت، گونه ی عنکبوت گرگی جنگلی با نام علمی Pardosa lugubris زودتر از سایرین جان خود را از دست داد. این عنکبوت پس از گذشت 24 ساعت، دیگر هیچ واکنشی نسبت به تکانه ها نشان نداد.
عنکبوت نمکزار چندین ساعت بیشتر دوام آورد. اما این عنکبوت نیز که در متون علمی با نامPardosa purbeckensis شناخته میشود پس از 28 ساعت تلف شد.
مقاوم ترین گونه این عنکبوت ها در برابر غرق شدن گونه ای با نام علمی Arctosa fulvolineata بود. این عنکبوت به طور میانگین بیش از 36 ساعت در زیر آب تاب آورد و به تکانه ها واکنش نشان داد، اما این گونه ی مقاوم نیز در نهایت زیر آب شور و تحت تاثیر فقدان اکسیژن جان داد.
دانشمندان پس از اطمینان از فقدان هرگونه واکنش نشانگر وجود حیات در تمامی نمونه های آزمودنی، آنها را از آب خارج کرده و به قصد وزن کردن در محلی قرار دادند تا آب آغشته به بدن آنها خشک شود. در این زمان بود که رویداد شگفت انگیز رخ داد!
با گذشت زمانی نزدیک به دو ساعت، عنکبوت هایی که به باور دانشمندان در عالم مردگان سیر میکردند، یکایک به زندگی بازگشته و بر روی 8 پای خود برخواستند!
پروفسور «ژولین پتیون» ضمن بیان اینکه برای نخستین بار است که با پدیده ی ورود به کُمای اختیاری در میان بندپایان در هنگام غرق شدگی مواجه میشویم ادامه میدهد: «این پدیده البته پیشتر در جانوران دیگری مشاهده شده بود و در جهان جانوران بی سابقه نیست».
این عنکبوت شناس که هم اکنون در بلژیک به سر میبرد در توجیه این پدیده ی شگفت انگیز چنین توضیح میدهد: «این عنکبوت ها در مواقعی که برای مدت طولانی زیر آب قرار گرفته و به اکسیژن دسترسی نداشته باشد، به طور موقت بدن خود را در حالت کُما قرار میدهد تا تنها اعضای کلیدی بدنشان از اکسیژن و انرژی باقی مانده استفاده نمایند». این پژوهشگر این واکنش شگفت بدن عنکبوت ها را، عکس العملی در برابر سیلاب های طبیعی میداند که بعضن سبب میشوند که عنکبوت ها به حکم اجبار چند ساعتی را در زیر آب بگذرانند.
پروفسور پتیون در انتها ضمن اظهار شگفتی مجدد از حاصل مشاهداتش می افزاید: «ما واقعن گمان نمیبردیم که عنکبوت ها هم بتوانند وارد کُما شوند. این پدیده براستی ما را غافلگیر کرد».

منابع:
1- نشنال جیگرفیک
2- دیسکاوری

پ.ن- در همین ارتباط در بخش خبری نشنال جیگرفیک ببینید: عروس دریایی نامیرا

خلیج فارس، نشنال جیگرفیک و یک همزمانی شیرین!

1- این روزها در پی جنجال تازه ای که کشورهای عربی حوزه خلیج فارس به راه انداخته اند، ذهنم سخت مشغول است که چه باید بنویسم. راستش اینقدر منابع و مستندات تاریخی اصالت و حقانیت نام خلیج فارس را تکرار کرده ایم که دیگر ضرورتی برای آن نمی بینم. از همین رو احساس بی سوژگی میکنم!
2- مثل همیشه و بنا به عادت کهنه، پس از اتصال به اینترنت و ورود به شبکه، دومین سایتی که باز میکنم نشنال جیگرفیک است. در صفحه نخست این سایت پیوندی را میبینم که برایم بسیار جالب توجه مینماید. میگشایمش. درباره ی نظریه ی «زمین ساخت صفحه ای»(1) است. این پیوند شامل 14 عکس است که همچون سایر کارهای نشنال جیگرفیک، یکی از دیگری زیباتر است!
در حالی که عکس های کوچک را در نگاهی سریع با اسکرول ماوس برمیرسم، ناگهان به تصویری آشنا برمیخورم. در آغاز تردید میکنم، اما با کمی تامل مطمئن میشوم برداشت نخستینم درست بوده است. عکس را باز میکنم. عنوان آن چنین است: «فعالیت صفحه ای خلیج فارس». آیا انتخاب این عکس در مقطع کنونی و در سایت مرجعی همچون سایت بنیاد نشنال جیگرفیک اتفاقی است(2)؟! نمیدانم!
3- خلیج فارس چگونه پدید آمد؟ محتوای زیرپیوند، در این باره است. نشنال جیگرفیک چنین ادامه میدهد:
«خلیج فارس حاصل برخورد دو صفحه ی [لیتوسفر] کره زمین است. صفحه ی «اوراسیا» [شامل فلات ایران] در شمال و شمال خاوری و صفحه ی «عربی» در جنوب و جنوب باختری.
خلیج فارس و دریای عمان روزگاری یک شکاف باریک میان این دو صفحه بوده اند که به هم در اثر حرکت صفحات چسبیده بودند. بعد ها این دو صفحه، فاصله گرفتن از یکدیگر آغازیدند. هرچه این دو صفحه از یکدیگر دور میشدند، خلاء پدید آمده در میانشان را آبهای اقیانوس هند پر میکرد.
این روند دور شدن ادامه داشت تا آنکه 20 میلیون سال پیش، این روند وارونه شد و این دو صفحه، حرکت به سوی یکدیگر آغازیدند. با آغاز این حرکت بود که صفحه ی فلات ایران دچار چین خوردگی شد و سرزمین کوهستانی کنونی نیمه جنوبی خاک ایران شکل گرفت».
4- همچون 5 سال پیش، این بار نیز با همه ی وسع و بضاعت خود، برای مقابله با دست هرزه ی زیاده خوانان بیگانه خواهم کوشید؛ به حکم وظیفه! هرگز حاضر نیستم لکه ی ننگین شرمندگی در برابر مام میهن را بر دوش خود حس کنم و برای پاسداری از میهنی که همه چیزم از اوست قدمی برندارم. امیدوارم آنانکه دستشان به جایی میرسد و قدرتی دارند نیز سنگینی ِاین بار را بر دوش خود حس کنند.

(1) زمین ساخت صفحه ای- نظريه ای است در دانش زمین شناسی که به موجب آن، مجموعه فرآيندهایی، صفحات اصلی ليتوسفر را به صورت افقی در سرتاسر سطح کره ی زمين حرکت میدهند و از حرکات و فعل و انفعالاتشان، زمين لرزه، آتشفشان، کوه زایی و ديگر فرايندهای زمين شناسی بوجود می آيد- واژه نامه زمین شناسی مالکی
(2) علاقمندان در جریان هستند که حدود پنج سال پیش از سوی بنیاد نشنال جیگرفیک نقشه ای منتشر شد که در آن در کنار نام قانونی و مستند خلیج فارس، عنوان مجعول و بی پایه و اساس خ.ل.ی.ج ع.ر.ب.ی نیز در داخل پرانتز درج شد. در همان سال فعالان و دلسوزان عرصه فرهنگ و تاریخ کشورمان طی اقدامی خودجوش، سد در سد مردمی و سرتاسری، با ارسال نامه ها، انتشار مقالات و کتاب ها و همچنین درج مقالات در رسانه های کاغذی و الکترونیک نسبت به این جعل عنوان اعتراض کردند. نشنال جیگرفیک نیز در برابر این پاسداری شگفت انگیز مردم ایران از کیان کشور خود و نام خلیج فارس، اقدام به ویرایش نقشه ی مربوطه کرده و به صورت غیررسمی پوزش خواست.
از آن زمان، در متون و نقشه های این بنیاد معتبر جغرافیای جهانی، دیگر هرگز آن عنوان مجعول و دروغین دیده نشد.